ترنم عشق



شادی برای تو غم عالم برای من
از ماه های سال، محرم برای من

آوای آسمانی داوود مال تو
خاموشی مقدس مریم برای من

از عشق خود جدایم و جای گلایه نیست
این بود ارث حضرت آدم برای من

بی مهری است رسم محبت برای تو
تنهایی است مونس و همدم برای من

این زخم ها معلم خندیدن من اند
حیرانم از ترحم مرهم برای من

یوسف که نیستم ولی آن بنده ام که هیچ
نگذاشته ست صاحب من کم برای من

بگذار عمر در گذر عشق طی شود
حتی اگر نشد که تو یک دم برای من

 

پنج شنبه 12 آبان 1390برچسب:,

|
 
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

آخرشه دیگه. نوشتن آخرین مطالب توی دفتر وبا قلم برام بسی گواراتر وپنهانی نوشت وبرای خودم نوشتن دوست داشتنی تر ...... خداحافظ همگی گلهای خوشگلم ......

نمیدونم بگم کاش عاشق بشید یا نشید ولی اگه شدید میفهمید درد بی درمان عشقو وچه زیبا گفت دکتر علی شریعتی در مورد دوست داشتن که کسی را که دوست داری.............

شنبه 6 فروردين 1390برچسب:,

|
 

 

آزرده روح وبی پناه به دنبال کسی می گردم تا سرم را بر شانه هایه های پر از مهرش گذارم وتمام تنهایم را برایش بگریم  وتمام نبودن هایش را فریاد کنم و بوسه ای که همه سرمای این زمستان را چونان گرمای بخشد  تا بسوزاند وجودم را افسوس که راه ناهموار است افسوس که من ناتوان از حرکت باز ایستاده ام وترس از ناهمواری راه نیرویم را به نیستی می کشاند باید پیش رفت وراه سخت را نادیده گرفت باید از جان گذشت تا به مقصد رسید  وانگاه لذت آن را با تمام وجود احساس کنی و به پاس قدردانی برای جای که بدان رسیده ای ارزشی قایل شوی ورای آن چیزی تا کنون می پنداشتی .انسانها می توانند عاشق شود عشق را تقدیم معشوقه خود کنند ولی آزردن معشوق در طریق عشق ورزیدنگناهی است که جبرانش بس دشوارتر از هرگناه دیگری است آری می شود عاشق شد میشود.......

شنبه 30 بهمن 1389برچسب:,

|
 

.....

پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:,

|
 
!!!؟؟؟

هرچه می خواهد دل تنگت بگو.....

دو شنبه 4 بهمن 1389برچسب:,

|
 
اکنون

بنام چاشنی بخش زبانها                            حلاوت بخش معنی در بیانها

چندی است که حسرت نگاهت بردل دارم وراهی  جز مدارا برایم باقی نمانده است اکنون که تحریر میکنم برای این است که دمی از دلتنگی کم کرده ولحظاتی را با یاد تو سپری کنم  روزها هرکدام از پس دیگری می گذرد وحال روزگاریست که از حال تو بی خبرم واینکه چی می کنی مرا سخت آشفته گردانیده هر روز با یاد تو از خواب بر می خیزم و شبها با یاد تو در تاریکی فرو می روم ای که قلبم در حصار مهربانی وگذشتت زندانی است در هوای تو حیرانم ولحظات بی تو بودن وبی تو ماندن را رنگ قرمز میزنم که شاید این هجران روزی  به پایان برسد ووصالت بدین متظر دست دهد  حال که تو این چنین خواستی به احترامت سکوت خواهم کرد راز دل ودرد دل در خود پنهان  می دارم که مبادا بگویند فلانی..............................

هرروز که می گذرد بیشتر  در دریای مواج عشقت فرو می روم وآتش فشان نگاهت وجودم را به نیستی  می سپارد ای محبوب من چرا اینگونه مرا در خود وانهادی ودر این طوفان بی رحمی تنهایم گذاشتی وبه این مکتب رسم عشق را به جا آوردی من تنها به امید ما شدن دست به سویت دراز کردم وحال تنهاتر از اول .

چشمانم را یارای گریستن نیست ولبهایم میل به لبخند ندارند تقصیر تو نیست جرم من عاشق بودن است.......................

می دانم که میدانی گردش چرخ زمان چگونه است –توهم که بی صدا شدی ودل پر از دوستت دارم

دلم گرفت از این روزهای  بی دلیل از عروسکهای خیمه شب بازی

 اهای خدای عاشقا توی فقط دلخوشیمون ......

 

 

19 دی 1389برچسب:,

|
 
دریا

 

سلام اینبار با چند تاخط حرف درباره دریا اومدیم این کلمات ازآبگذشتست یعنی روی آب ازذهن من گذشتست هرچی هست که مال چند وقت گذشتست بعدشم روخاک نشتست...
واست نوشته بودم دل تو مثل یه دریاست                          دل من مثل یه قطره گم میشه تو موج دریات
فهمیدم به خاطر من خیلی حرفها رو شنیدی                      خیلی هاشو  خواستم بگی  ولی  نگفتی
می دونم چقدر توخوبی مثل دریا مهربونم                            توی عمق خوبیاتون مثل ماهی من میونم
خاکای زمین رو بو کن چه بوی بارونی میده                           بارون اینا یا اشکه که از آسمون میریزه
فکر کنم از دست حرفام رنجیدی ای نازنینم                     بیام واینبار بگم من واسه ی چشمات می میرم
نمی گم قسمتم از عشق دوریه ودرد ورنجش                   خداحافظی  نکن تو  نکن اینجوری  شکنجش

دو شنبه 18 دی 1389برچسب:,

|
 
چگونه

چگونه بازگو کنم این همه دوری از تو را واین همه رنج ندیدت را کوله بارم سنگینتر از گذشته یاد وخاطرت را در خود جای داده وگهگاهی می گشایمش بر روی دلتنگیهایم وبه روی بی قراریهایم واژه هایم را گم کرده ام و وصفت را برخود ناممکن می دانم در شبهای تاریک  روشنی چشمان پر از مهرو آرامش تو را می جویم ودستان بلورینت وآغوش گرمت را ای مهربان تر مهربانترینم نهال عشقت راچنان در خود آبیاری می کنم تا در بهار وصالت سرسبز تر از همیشه طراوت رابه تو هدیه بخشد وسیب عشق را چنان بارور کند که طمع آن وجودت را در بربگیرد میدانم کلماتم را رهیافتی در قلبت نیست ومی دانم قلب پرطلاطم ودریا ییت عشاقت را چونان ژرف در زیبایش میکند که عقل در می بازد وخود را به کیش سفالینه ای در می یابد در عمق این دریای بی پایان. باری دگرآمدم تا بگویمت از عشق از آن قریب غریب واز آن آتشی که جز وصال تو سردیش نمی بخشد عشقی که سرار خوبیست این سخن را وانهیم که واژه ها یاریم نمی کنند که غم این هجر واگویم واین چنین است.........

 

                                                                     

15 دی 1389برچسب:,

|
 


هرگز تاثير رفتارهاي خود را دست كم نگيريد. با يك رفتار كوچك، شما مي توانيد زندگي يك نفر را دگرگون نماييد: براي بهتر شدن يا بدتر شدن. خداوند ما را در مسير زندگي يكديگر قرار مي دهد تا به شكلهاي گوناگون بر هم اثر بگذاريم. دنبال خدا، در وجود ديگران بگرديم


 

امیر

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دلنوشته و آدرس lover2.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





جوك و اس ام اس
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

 

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
!!!؟؟؟
اکنون
دریا
چگونه

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 10
بازدید کل : 10377
تعداد مطالب : 8
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1

ساعت -->